سخن از راز نماز در نهجالبلاغه و رابطه این فریضه بزرگ الهی با علی علیهالسلام، پیشوای عظیمالشأن ما و گوینده نهجالبلاغه است، که یکی از جالبترین مباحث این کتاب با عظمت را تشکیل میدهد. نماز، نخستین حکم الهی بود که چند روز پس از بعثت پیغمبر خاتم، حضرت محمد بن عبد اللَّه صلی اللَّه علیه و آله و سلم توسط جبرئیل امین از جانب خداوند صادر گردید و پیغمبر با تعلیم پیک وحی، آن را معمول داشت. بدین گونه که پیک وحی الهی، جبرئیل امین، چند روز بعد از آن که پیغمبر به مقام نبوّت رسید، برای دومین بار بر آن حضرت نازل گردید و آبی از آسمان آورد و طریقه وضو گرفتن و نماز گزاردن و رکوع و سجود را به پیغمبر آموخت.
بنا بر این، نماز این فریضه بزرگ الهی و عالیترین فرمان خداوند عالم که بهترین حالت یک انسان با ایمان و بنده خدا در پیشگاه الهی است، نوبر احکام اسلام است و از همینجا نیز باید قدر آن را دانست و به اهمیت آن پی برد.
نماز در نظر علی (علیه السلام)
حال علی علیهالسلام به هنگام نماز چنان بود که در یکی از جنگهای تیری به پای آن حضرت اصابت کرد و هر چه کردند نتوانستند آن را در آورند. چون خبر به پیغمبر دادند فرمود بگذارید علی مشغول نماز شود سپس تیر را از پای او در آورید زیرا علی (علیه السلام) در آن هنگام، چنان محو تماشای جمال حق است که کاملاً از خود بی خود میشود. چنین کردند و تیر را از پای علی (علیه السلام) در آوردند و او متوجه نشد، و زمانی به خود آمد که از نماز فراغت یافته بود، و آن گاه در خود احساس درد کرد:
هر که چیزی دوست دارد جان و دل بروی گمارد
هر که محرابش تو باشی سر ز عشقت برندارد
مقام و اهمیت نماز را مردانی از مؤمنین میدانند که زینت کالای دنیا و فرزندی که نور چشم انسان است، و ثروت و دارائی، آنها را به خود مشغول نمیدارد چنانکه خداوند در قرآن مجید فرموده است: مردانی هستند که تجارت و داد و ستد دنیا آنها را از یاد خدا و اقامه نماز و پرداخت زکات باز نمیدارد
سعدی
همچنین در یکی از شبهای مخوف جنگ صفین «لیله الهریز» که آتش جنگ برافروخته شده بود و از هر سو مانند باران تیر میبارید، دیدند که علی علیهالسلام رو به قبله ایستاد و مشغول نماز شد. پس از نماز، پرسیدند یا امیرالمؤمنین این چه وقت نماز خواندن بود و علی (علیه السلام) فرمود: اصلاً این جنگ برای چیست جز این است که میخواهیم ظلم و فساد را ریشه کن کنیم تا نماز و احکام الهی چنانکه باید، اقامه گردد.
نهجالبلاغه و نماز
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در نهجالبلاغه در موارد عدیده ای از نماز، این فرمان بزرگ الهی و محبوب مورد علاقهاش که برای هیچ عملی بمانند آن ارج نمینهاد، سخن به میان آورده و اهمیت آن را یادآور شده است.
1- از جمله در آغاز خطبه 199 که موضوعات مهم اسلامی را به اصحابش وصیت مینماید و نسبت به انجام دادن آنها سفارش میکند، میفرماید: نماز را چنانکه باید برپا دارید و در حفظ و ادای آن کوشا باشید، و هر چه بیشتر به جا آورید و به وسیله آن به خداوند تقرب جویید، زیرا که خداوند در قرآن میفرماید: نماز فریضهای است که در وقت معین بر اهل ایمان واجب شده است. آیا پاسخ دوزخیان را نشنیدهاید که وقتی طبق گفته خداوند در قرآن از آنها میپرسند: «چه چیز شما را به دوزخ افکند» میگویند: ما از نمازگزاران نبودیم.
نماز، گناهان را مانند ریزش برگ درختان میریزد، و همچون رهایی چهارپایان از بند، انسان را رها میسازد. رسول خدا- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- نماز را به چشمه آب گرمی تشبیه فرمود که بر در خانه مردی باشد و شبانه روز، پنج نوبت از آن شستشو کند، که در این صورت دیگر چرکی در بدن وی باقی نخواهد ماند.
نهج البلاغه
مقام و اهمیت نماز را مردانی از مؤمنین میدانند که زینت کالای دنیا و فرزندی که نور چشم انسان است، و ثروت و دارائی، آنها را به خود مشغول نمیدارد چنانکه خداوند در قرآن مجید فرموده است: مردانی هستند که تجارت و داد و ستد دنیا آنها را از یاد خدا و اقامه نماز و پرداخت زکات باز نمیدارد.
با این که خدا، بهشت را به پیغمبر مژده داده بود از بس نماز میگزارد، خود را به رنج انداخته بود، و در این کار نظر به این آیه شریفه داشت: خانوادهات را فرمان ده نماز بگزارند، و خویشتن نیز بر انجام آن شکیبا باش.
از این رو پیغمبر هم خانواده خود را به انجام این فریضه بزرگ الهی وادار میکرد و خود نیز با بردباری به ادای آن میپرداخت .
2- در عهدنامهای که برای محمد بن ابی بکر نوشت و او را روانه مصر نمود تا فرمانروای آنجا باشد، از جمله دستورهائی که به او داد فرمود:نماز را در اوقاتی که برای آنها تعیین شده به پای دار و به خاطر این که بیکاری و فرصت و وقت داری، پیش از وقت آن را به جای نیاور، و به بهانه این که کار داری، آن را به تأخیر نینداز و این را بدان که تمام کارهایت پیرو نمازت میباشد .
به طوری که میبینید، مولای متقیان و سرآمد نمازگزاران مسلمین به فرمان گزار جوان خویش محمد بن ابی بکر دستور میدهد که نماز را چه افرادی و چه به جماعت بر هر کار دیگری اعم از شخصی و کشوری و لشکری مقدم بدارد و آن را در اول وقت ادا کند، و حق ندارد به بهانه کار یا گرفتاری آن را به تأخیر بیندازد، یا به دلیل این که کاری ندارد، پیش از وقت انجام دهد. بلکه باید طبق دستور خدا و پیغمبر عمل کند و به میل خود جلو و عقب نیندازد.
3- نیز در فرمان مشهور مالک اشتر که پس از شهادت محمد بن ابی بکر در مصر او را به فرمان روائی کشور باستانی مصر منصوب داشت و باید آن را جهان بینی علی علیهالسلام دانست، میفرماید :
هنگامی که برخاستی و خود را مهیا ساختی تا با مردم نمازگزاری، نماز را چندان طولانی مخوان که مردم را پراکنده سازی و سریع و تند هم مخوان که آن را تباه کنی.
در نامهای که به حارث همدانی از یاران نامدارش مینویسد از جمله مرقوم میدارد: در روز جمعه، مسافرت نکن تا بتوانی در نماز جمعه شرکت کنی، مگر این که کار واجبی (مانند جهاد) در راه خدا انجام دهی، یا به سراغ کاری بروی که شرعاً معذور باشی. 6- در خطبه (131) از جمله میفرماید پروردگارا من نخستین کسی هستم که به حق رسید و آن را شنید و پذیرفت. به طوری که جز رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله هیچ کس در نماز بر من پیشی نگرفت
زیرا در میان مردمی که با تو نماز میگزارند، کسانی هستند که علیل و بیمار و ناتوانند، یا گرفتاری و کار دارند. من از پیغمبر-صلی اللَّه علیه و آله- هنگامی که مرا برای تبلیغ اسلام به یمن میفرستاد پرسیدم: چگونه با مردم نماز گزارم پیغمبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: با آنها مانند ناتوانترینشان نمازگزار، و حال مؤمنین را رعایت کن .
4- در کلمات قصار آن حضرت در اواخر نهجالبلاغه، آن پیشوای عالیمقام معصوم و برگزیده خدا، پنج حکم بزرگ الهی را بدین گونه توصیف میکند: نماز وسیله تقرب و نزدیک شدن هر پارسائی به خداست، و حج، جهاد افراد ناتوان است.
هر چیزی زکات دارد و زکات و پاک کردن بدن، روزه گرفتن است. جهاد زن هم خوب شوهر داری کردن میباشد .
5- در نامهای که به حارث همدانی از یاران نامدارش مینویسد از جمله مرقوم میدارد: در روز جمعه، مسافرت نکن تا بتوانی در نماز جمعه شرکت کنی، مگر این که کار واجبی (مانند جهاد) در راه خدا انجام دهی، یا به سراغ کاری بروی که شرعاً معذور باشی.
6- در خطبه (131) از جمله میفرماید پروردگارا من نخستین کسی هستم که به حق رسید و آن را شنید و پذیرفت. به طوری که جز رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله هیچ کس در نماز بر من پیشی نگرفت .
7- از همه جالبتر اینست که در شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان، لحظهای پیش از آنکه جان به جان آفرین تسلیم کند، ضمن وصیت تاریخی خود به فرزندان گرامیش، امام حسن و امام حسین علیهما السلام از جمله میفرماید: خدا را، خدا را که برپا داشتن نماز را از یاد نبرید، زیرا نماز ستون دین است .
میدانیم که امیرالمؤمنین (علیه السلام) در اینجا به سخن پیغمبر (صلی الله علیه وآله) نظر داشته که فرموده است: نماز ستون دین است که اگر پذیرفته شد، سایر اعمال نیز به تبع آن پذیرفته میشود و اگر مقبول نیفتاد سایر اعمال دیگر بندگان هم مردود شناخته میشود .
نتیجه کلام این که علی علیهالسلام در شب قدر یعنی بهترین شبهای سال، در حال نماز، ضربت خورد و در شب قدر هم با سفارش به اهمیت مقام نماز و دیگر ارکان اسلام، چشم از جهان ظلمانی فرو بست و روح بلند پروازش به ملکوت اعلا پرواز کرد.